✿✿✿رز مـــشــکــی✿✿✿
درد من تنهایی نیست ... احسـ ــاسم را به دار آویختم رسیده ام به حس برگی که میداند از هر طرفی که بیاید سرانجامش نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند می گویند حساسیت فصلی است آری من به فصل فصل این دنیا حساسم . . . بعضــی اشــک هــا هستنــد، بــی دلیــل، بــی بهــانــه، یــک دفعــه ای، نصفــه شبــی ... بــه نــام "خـــــداست " خدایــــــــــــا میوه کدام درختت را گاز بزنم تا از زمین رانده شوم ؟؟؟؟ احساسم را به دار اویختم... منطقم را به گلوله بستم... لعنت به هر دو... که عمری بازی ام دادند... دگر بس است... می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم...
فهمیده ام سخت ترین کار دنیا این است،
صفحه قبل 1 ... 45 46 47 48 49 ... 58 صفحه بعد
دردِ من این است که :
هر روز از خودم میپرسم مگرخودش مرا انتخاب نکرد ....!!!
منطــقــم را به گلوله بستم
لعــنتــ به هر دو
که عمری به بــ ــازی ام دادند
دیگر بس است
باد
افتادن است............
عجیــــــــــب، آدم را آرام مــی کنند ...
میگوینــد ایــن اشکهــای بــی بهــانــه سنــدشــان
که به دیگری بگویم ،
دقیقا چه مرگم است ..
Design By : behnam.com |